«محمدعلي رامين» معتقد است: اتحاد ملي مستحكمي كه امروز در عرصه سياسي كشور مشاهده ميكنيم در تاريخ 30 سال گذشته بينظير است. اقتدار ملي امروز ايران در عرصه بينالمللي يا همان اقتدار فراملي و حضور فعال ايران در عرصه منطقه و جهان، شرايطي كاملا استثنايي در تاريخ چند صدساله اخير ايران است.
دشمنان ما در وضعيت كاملا منفعل قرار دارند
......................................................
رامين در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اين كه دشمنان جهاني ما در وضعيت كاملا منفعل و در حال عقبنشيني قرار دارند و گاهي اوقات از سر استيصال و بيتدبيري سياسي به جنگطلبي و اشغالگري مفتضحانه روي ميآورند، گفت: اين وضعيت به سرعت به ضرر دشمنان اسلام تمام ميشود و افكار عمومي جهان را عليه خودشان بسيج ميكند.
وي افزود: از طرف ديگر رشد سريع آباداني كشور به صورت متوازن همراه با پيشرفت علمي و صنعتي، ايران اسلامي را در جايگاه ممتازي قرار داده است و ملت ما امروز در نانوتكنولوژي ، صنعت هوافضا، صنايع اتمي، بيوتكنولوژي و صنايع متنوع دفاعي به جايگاه بالايي دست پيدا كرده است كه هرگز در تاريخ ايران سابقه نداشته است .
جلوگيري از استمرار فقر و فساد و تبعيض، با جديت از سوي دولت نهم پيگيري ميشود
......................................................
اين فعال سياسي همچنين گفت: جلوگيري از استمرار توسعه « فقر و فساد و تبعيض» كه جزو دغدغههاي اصلي 20 ساله اخير امام خامنهاي بوده است، امروز با جديت و قاطعيت كمنظيري از سوي دولت نهم در حال پيگيري است. حذف مفسدان كلان و رانتخواران اقتصادي و توزيع عادلانه امكانات، جزو سياستهاي اصلي دولت نهم است كه نتيجه اين عملكردها، آرامش و امنيت ملي ما را تقويت كرده است.
وي ادامه داد: از طرف ديگر وجود دولتي فعال ، با نشاط ، مردمي و ولايي، انسجام دروني حكومت را به همراه دارد و برخلاف دولت قبل كه به گفته آقاي خاتمي هر 9 روز يك بحران دامنگير نظام اسلامي ميشد، امروز به لطف خدا و با همگرايي قوا و انسجام دروني نظام، شاهد حركت روزافزون كشور در راستاي منافع ملي هستيم.
رامين در بخش ديگر سخنانش درباره وضعيت جريان اصولگرا اظهاركرد: عنوان اصولگرايي بايد بر اساس مباني ارزشي اسلام و در راستاي پيگيري آرمانهاي انقلاب اسلامي و در پيروي از منويات رهبر حكيم و فرزانه نظام اسلامي تعريف شود.
اصولگرايان با پيروزي احمدينژاد پس از 26 سال به قوه مجريه راه يافتند
......................................................
وي ادامه داد: اصولگرا كسي است كه بر اساس مباني ارزشي اسلام و براي تحقق آرمانهاي انقلاب اسلامي حركت ميكند و به همين دليل افراد منفعل، محافظهكار و بدون آرمان را نميتوان اصولگرا دانست و با اين تعريف مشاهده ميكنيم در خلال شش سال گذشته با ميدانداري نيروهاي انقلابي و طرح شعارهاي ارزشي ، كساني كه امروز اصولگرا ناميده ميشوند با وحدت عمل خود در دومين انتخابات شوراها و مجلس هفتم پيروز ميشوند و در انتخابات رياستجمهوري نهم با وجود بروز اختلافات و تفرقهگرايي كه بر خلاف رهنمودهاي مقام معظم رهبري در ميان مدعيان اصولگرايي ظاهر شد، دكتر احمدينژاد با طرح و پيگيري رهنمودهاي امام خامنهاي، موفق شد بالاترين آراي ملت را به خود اختصاص دهد و پس از پيروزي هم با بزرگواري خود همه احزاب و جريانهاي اصولگرا را براي نخستين بار در قوه مجريه سهيم كرد و به اين ترتيب اصولگرايان با پيروزي احمدينژاد براي نخستين بار بعد از 26 سال به قوه مجريه راه يافتند.
اصولگرايان و نتيجه دو فرض با احمدينژاد يا بياحمدينژاد
......................................................
وي گفت: پس از آن در انتخابات شوراي سوم و مجلس هشتم اصولگرايان با يك حركت جديد و همگرايانه موفق شدند اكثريت را در شوراي سوم و مجلس هشتم در اختيار بگيرند.
اين فعال سياسي در ادامه اظهار كرد : براي انتخابات آتي دو احتمال را ميتوان مطرح كرد؛ فرض اول اين كه طرح شعارهاي اسلامي و پيگيري آرمانهاي انقلاب اسلامي با كمك نيروهاي انقلاب استمرار يابد كه در نتيجه، باعث حفظ وحدت ملي و استمرار اعتماد مردم به اصولگراها از طريق پيروزي محمود احمدينژاد خواهد شد.
وي ادامه داد: فرض دوم آن است كه مدعيان اصولگرايي از ارزشهاي اسلامي و شعارهاي انقلابي عدول كنند و بدون معرفي يك كانديداي ارزشگراتر، مردميتر، آرمانخواهتر، خدمتگزارتر، عدالتگراتر، ولاييتر، باانگيزهتر و پرتلاشتر بخواهند با تفرقهگرايي از رييسجمهور مكتبي و مردمي امروز ما عبور كنند.
اين مدرس دانشگاه افزود: با پذيرفتن فرض اخير بايد پرسيد آيا مردم ما هم مانند اين گونه احزاب و افراد از ارزشها و شعارهاي اصيل و آرمانهاي نظام عدول كردهاند؟ يا هر كس كه از اين آرمانها و شعارهاي اصيل عدول كند، از مردم و يا به عبارتي دقيقتر از اراده ملي عبور كرده است.
رامين گفت: در غير اين صورت بايد پرسيد با فرض مذكور، كدام شعار برتر، معيار اعدل و كانديداي اصلح جديد را كه شكستخورده نباشد و مطلوب نظام و مقبول مردم مسلمان هم باشد، ميتوان جايگزين ساخت؟.
مردم و منتخبشان بر پيمان خود هستند
......................................................
اين استاد دانشگاه ادامه داد : نكته مهم در اينجا اين است كه مردم از پيماني كه در سوم تير 84 با احمدينژاد بستند، هم خود و هم منتخب آنها، حتي يك گام عدول يا عبور و يا عقبنشيني نكردهاند؛ در حالي كه در آن زمان، يعني سوم تير 84 مردم آگاهانه از اين جريانها و احزاب، - چه اصولگرا و چه اصلاحطلب- عبور كردند.
عبور از احمدينژاد به معناي عبور از اراده ملت
......................................................
وي گفت: اگر جريان اصولگرا كه با كمك احمدينژاد به قوه مجريه راه يافت ، قوه مقننه را در اختيار دارد و در شوراي اسلامي شهر و روستا صاحب اكثريت كرسيهاي مردم است، بخواهد بر آن اصول و ارزشها بماند، بايد از شخصيتي مردمدوست و ارزشمدار مثل احمدينژاد حمايت كند و اگر بخواهد از احمدينژاد عبور كند ، در واقع از مردم و اراده ملت عبور كرده است؛ مگر اين كه يك فرض محال را در نظر آورد و ادعا كرد كه مردم به دليل برخي نواقص و تبليغات سرسامآور مخالفان دولت از آرمانهاي اصيل خود عبور كردهاند كه اين نيز خلاف واقعيتهاي موجود جامعه ماست.
رامين در ادامه درباره اقبال مردمي به احمدينژاد و آيا اين كه مردم از وي در انتخابات آتي حمايت خواهند كرد يا نه؟ گفت: احمدينژاد مردميترين و مستضعفگراترين مجري كشور ايران است كه ما در تاريخ خود سراغ داريم. او در ميان مردم و براي مردم فعاليت و زندگي خود را در سطح پايينترين اقشار ملت خود تنظيم ميكند.
وي گفت: چه احزاب سياسي بر روي احمدينژاد اجماع داشته باشند، چه نداشته باشند، موضع مردم در تمام صحنههاي اجتماعي ، سياسي و ملي آشكار است؛ هر چند اين واقعيت زيبا از پشت عينك دودي برخي احزاب و رسانهها قابل تشخيص نباشد.
رامين ادامه داد : شما در سفرهاي استاني ميبينيد كه مردم از مسوولان و دولت صريح و صميمانه انتقاد و مطالبات خود را مطرح ميكنند، اما در مقبوليت منتخب خود ، ترديدي به خود را نميدهند و به هيچ كس اجازه نميدهند رابطه صادقانه و دوستانه و خيرخواهانه متقابلشان با احمدينژاد را مخدوش سازد.
جريان اصولگرا با روي كارآمدن دولت نهم به قدرت رسيد
......................................................
وي در پاسخ به اين پرسش كه « شما گفتيد احمدينژاد باعث شد اصولگرايان در قوه مجريه سهيم و فعال شوند؛ در حالي كه برخي گروههاي اصولگرا چنين اعتقادي ندارند و ميگويند احمدينژاد نيروهاي اصولگرا را كنار گذاشت» گفت: كساني كه چنين ادعايي دارند، آيا معتقدند احمدينژاد گروههاي كارگزاران و مشاركت يا مخالفان نظام را به قدرت رسانده است؟
رامين با تاكيد بر اين كه جريان اصولگرا با روي كارآمدن دولت نهم به قدرت رسيد، گفت: هر كسي كه اصولگر باشد، حتي اگر خودش به پست و مقام مورد نظرش نرسيده است، بايد از به قدرت رسيدن دولتي اصولگرا و مردمي حمايت كند؛ چرا كه يكي از شاخصههاي اصولگرايي داشتن مبنا، اصول و پيروي و حمايت از آنهاست، نه اين كه شخص خودش دچار خودمحوري و نفسگرايي باشد.
اين مدرس دانشگاه در ادامه در پاسخ به اين پرسش كه به نظر وي راهكار اصولگرايان براي رسيدن به وحدت چيست؟ گفت: به نظر من اگر مدعيان اصولگرايي به اصول و ارزشها تمسك جويند، شعارهاي اسلامي و آرمانهاي انقلاب اسلامي را پيگيري كنند، به تذكرات امام خامنهاي توجه داشته باشند و نسبت به هوشمندي جامعه در برابر جنگ رواني احزاب و گروههاي سياسي هوشيار باشند و بدانند جامعه ما يك جامعه حزبي نيست كه با فضاسازيهاي تبليغاتي منفعل شود، در اين صورت، رسيدن به وحدت بر اساس مشتركات اصولگرايي براي اين جريان، كاملا دستيافتني خواهد بود كه نتيجه آن پيروزي ملت عدالتخواه، انقلابي و متدين ايران در انتخابات آينده خواهد بود .
مردم از عدولكنندگان از اراده ملت عبور خواهند كرد
......................................................
وي خاطرنشان كرد: ما مدعيان اصولگرايي بايد باور كنيم هم مردم و هم منتخب مردم در سوم تير 84 از پيماني كه با يكديگر بستهاند، عدول نكرده و نخواهند كرد و هر كسي از اراده ملت كه در تذكرات رهبري متجلي است، عدول كند، مردم از او عبور خواهند كرد.
جريان اصولگرا براي بازسازي انديشه امت-امامت تلاش كند
......................................................
رامين گفت: به نظر ميرسد جريان اصولگرا با حضور دكتر احمدينژاد در قوه مجريه دو موقعيت ممتاز را به دست آورده كه بايد به شايستگي از آن بهرههاي اصولگرايانه بگيرد: اول اين كه در انتخابات آينده با ايمان به نظام «امت و امامت» در عرصه ملي بكوشد تحت تاثير حيلهها و القائات سردمداران احزابي مانند كارگزاران و مشاركت قرار نگيرد، در ايجاد فضاي دو قطبي كه ضرورت نظام ليبرالدموكراسي غربي است تلاش نكند و همت خود را براي بازسازي بنيانهاي انديشه « امت و امامت» در جمهوري اسلامي ايران به كار گيرد.
وي گفت: دوم اين كه از فرصت دولت نهم براي فعالكردن نيروهاي متعهد و باتجربه خود در عرصه ديپلماسي عمومي بهره بگيرد و به توسعه منافع ملي و بازتعريف مصالح كشور در صحنههاي بينالمللي روي آورد.
ديپلماسي عمومي بايد گسترش يابد
......................................................
اين فعال سياسي ادامه داد: ديپلماسي عمومي در كنار ديپلماسي رسمي، عرصهاي بسيار فراخناك در روابط دولتها و ملتها ايجاد ميكند و همه كشورهاي مقتدر در كنار ديپلماسي رسمي خود، يك نوع ديپلماسي فعال عمومي را نيز دنبال ميكنند كه غالبا به وسيله شخصيتهاي باسابقه سياسي و احزاب ذينفوذ تحقق مييابد.
وي ادامه داد : به نظر بنده نيروهاي سياسي كشور ما با وجود تغيير جايگاه ايران از يك كشور جهان سومي و تبديل آن به يك قدرت منطقهاي و فراملي، هنوز بعضا خود را در موضع افراد جهان سومي منفعل و بدون رسالت جهاني ميپندارد.
وي گفت: اصلاح اين نگاه سياستمداران و احزاب سياسي بزرگترين خير و بركت را براي خودشان و مملكت اسلامي ما در بر خواهد داشت.
رامين با بيان اين كه فضاي دو قطبي از ضروريات كشورهاي ليبرال دموكراسي غرب است كه با طراحي دو جناح چپ و راست يا ليبرال و سوسيال يا جمهوريخواه و دموكرات تلاش ميكنند قدرت سياسي را به دور از هر معيار و ارزشي و صرفا با فريب افكار عمومي ميان خود دست به دست كنند، گفت: اين در حاليست كه در نظام اسلامي «امت ــ امامت» همه احزاب و جريانها و شخصيتها بايد تلاش كنند با تقويت و پيوند بين گروههاي مختلف اجتماعي و سياسي با محوريت امامت ولي فقيه ، اقتدار جهاني و انسجام اسلامي اين نظام را گسترش دهند و منافع ملي را فراتر از مرزهاي محدود جغرافيايي بازتعريف كنند و جايگاه ايران را از يك كشور محصور و مقهور سابق به يك قدرت جهاني ارتقا دهند.
وي تاكيد كرد : ما با نگاه جهانشمول اسلامي ميتوانيم منافع و مصالح خود را بسيار فراخناكتر از آنچه تا امروز امروز ترسيم ميكرديم، رشد دهيم.
دو راه پيش روي گروههاي اصلاحطلب
......................................................
اين فعال سياسي درباره وضعيت گروههاي اصلاحطلب نيز گفت: جريانهاي موسوم به اصلاحطلب يكي از دو راه مشخص را اتخاذ خواهند كرد: راه اول اين است كه با همگرايي با مجموعه نظام اسلامي و تقويت الگوي «نظام امت و امامت» به توسعه منافع ملي در عرصه جهاني بپردازند و حق مردم مسلمان را در انتخاب نظام اسلامي، آرمانها و ارزشهاي ديني بپذيرند و در آن راستا حركت كنند. راه دوم اين است كه با همگرايي با بيگانگان و تقويت الگوي غربيها، يعني همان ليبرالدموكراسي به مخالفت با نظام «امت و امامت» بپردازند و با توسعه و تقويت منافع غرب و پذيرش معيارهاي غربي در جهت انتقال آن مفاهيم و باورها به ميان مردم مسلمان تلاش كنند، و به نام دموكراسيخواهي، آن هم با مدل - ليبراليستي- حتي با توجيه اسلامي، عمل كنند و خواستهها و اهداف بيگانهگرايانه خود را پيش ببرند و گاهي وقتها از سكوت امام علي (ع) در برابر حقكشي مردم پيمانشكن زمان خود، معياري به نام دموكرات بودن حضرت علي بسازند و با مغلطهگري عملكرد نااهلان زمان امام علي (ع) را فريبكارانه به زمان ما منتقل و مردم حقپرست، عدالتخواه، و ولايتمدار ما را با آن پيمانشكنان و ولايتگريزان قياس كنند و با اين مغالطه عجيب، اولا نااهلان عصر امام علي را زيركانه تبرئه كنند ، ثانيا سكوت مظلومانه آن حضرت را نشانه دموكراتبودن و مراعات اصل دموكراسي در سيره امام معصوم بشمارند و ثالثا ليبرالدموكراسي سكولار را به جامعه ديني و نظام الهي - مردمي جمهوري اسلامي تحميل كنند.
ضرورت بازنگري در انديشه چپ و راست
......................................................
وي گفت: به نظر بنده جناح چپ و راست ميتوانند با يك بازنگري در عملكرد گذشته خود براي بازسازي نظام «امت - امامت» به ارائه يك طرح نو در عرصه سياست جهاني بپردازند و در اين راستا موفق شوند ميراث ماندگار انديشههاي اهل بيت عصمت و طهارت(ع) را كه امام خميني (ره) با انقلاب اسلامي در قانون اساسي ما تثبيت كردند، در عملكرد خود جاري و محقق سازند.
اين فعال سياسي ادامه داد : در چنين حالتي چشمانداز فراروي جناحهاي سياسي كشور ما از واقعيتهاي محدود امروز به حقيقت با عظمت آينده تبديل و سخني تازه در انديشههاي سياسي به غرب و شرق ارائه خواهد شد.
نامه به خاتمي مخاطبان ديگري نيز داشت
......................................................
رامين درباره نامه خود به سيدمحمد خاتمي و اين كه گفته ميشود در اين نامه به نحوي به خاتمي گفته در انتخابات آتي حضور پيدا نكند نيز گفت: آنچه بنده در نامه سرگشاده خود خطاب به آقاي خاتمي مطرح كردم ، فراتر از بحثهاي تنگنظرانه سياسي بود. آن نامه از طرف يك موافق يا مخالف اشخاص نگارش نشده بود ، بلكه از طرف يك نفر مسلمان كه از منظر توحيدي «شهروند جهاني» است و مرزهاي عقيدتي و اسلامي را فراتر از مرزهاي جغرافيايي ميبيند و محدوديتهاي سياسي فعلي را با همت انسانهاي بلندنظر وسيعتر از امروز پيشبيني ميكند، نوشته شده بود و نبايد اين ديدگاه بنيادين را در محدوده مباحث جناحي محصور كرد.
وي ادامه داد : آن نامه گرچه خطاب به آقاي خاتمي بود، اما مخاطبان خود را در دايره وسيعتر از ميان همه شخصيتها و جناحهاي سياسي انتخاب كرده بود و همان توصيهها را به ساير شخصيتهايي كه بر اساس سيستم گردش نخبگان بايد در ساحت ديگري از سياست، مثلا در عرصه سياست عمومي فعال شوند و نوبت جوانترها را مراعات كنند، تقديم شده بود.
فضاي تنفس سياسي با حضور بازنشستگان براي جوانها تنگ ميشود
......................................................
رامين گفت: به نظر من صحنه سياسي كشور با حضور شخصيتهاي بازنشسته بسيار كسالتآور ميشود و راه تنفس سياسي را براي نيروهايي كه پس از انقلاب اسلامي به دست نظام ولايي رشد كردهاند، تنگ ميسازد و جامعه اسلامي ما را از پيشرفت و تحول به دست نيروهاي تازه نفس، مبتكر، پر انرژي ، مردمي ، انقلابي و ولايتمدار محروم ميسازد.
اين مدرس دانشگاه ادامه داد: تجربه كشورهاي پيشرفته نشان ميدهد افرادي نظير آقايان ميرحسين موسوي، ولايتي، ناطق نوري، كروبي، خاتمي ، هاشمي، حسن روحاني، محسن رضايي و نظاير اين بزرگواران بهترين ظرفيت براي نيروسازي در راستاي تقويت حكومت و پيشرفت همراه با اجراي عدالت و كمك به دولت اسلامي را در اختيار دارند. اين افراد بايد تجربه عظيمي را كه در مقاطع مختلف به دست آوردهاند به نسل جوان و آماده به كار منتقل كنند تا روز به روز بر كارآمدي نظام افزوده شود؛ كمااينكه در حكومتهاي مقتدر جهان امروز نيز اين شيوه براي پويايي نظام سياسي آنها يك امر پذيرفته شده است؛ وگرنه چنانچه افرادي كه 30 سال پيش از اين با پيروزي انقلاب اسلامي در مصادر امور اجرايي ، تقنيني ، قضايي ، نظامي و ... جاي گرفتهاند ، تا پايان عمر خود همچنان بر اين مصادر تكيه زنند، چگونه ميتوانند در يك فرايند منطقي و آرام، گنجينه تجربيات عظيم حكومتگري خود را به نسل پس از خويش منتقل كنند و نظام سياسي را پويا و پايدار سازند؟
رامين ادامه داد : از طرف ديگر نظام جمهوري اسلامي ايران هنوز در حد و اندازههاي تعيينشده در قانون اساسي ظاهر نشده است و افراد با تجربه با زحمات فراوان و همه همت خويش موفق شدهاند نظام اسلامي را به اين مرحله ابتدايي برسانند، حال رهبر بزرگوارمان با ياري چه كساني بايد اين نظام را يك گام فراتر به پيش ببرند و فراتر از ظرفيت اجرايي پيشكسوتان و بهرهگيري از توان نسل جوان انقلاب راه آيندگان و مسير آرمانهاي بزرگ اين ملت عظيمالشان را هموار سازند؟
وي ادامه داد : دوستان راستين اسلام و نظام و ايران بايد مباني فكري نهضت مكتبي و مذهبي را همراه با تجربيات گرانسنگ سه دهه گذشته خود به نسل آماده به كار منتقل و منافع و مصالح مملكت و بلكه ممالك اسلامي را به سمت رشد و پيشرفت و وحدت هدايت كنند.
اين فعال سياسي همچنين در پاسخ به سوالي درباره عملكرد دولت نهم و تاثير آن بر پيروزي اصولگرايان در انتخابات آتي ، گفت: در هر انتخاباتي مردم آزادانه مسوولان را براي پيگيري مطالبات اصلي خود انتخاب ميكنند. اين مطالبات اصلي كه در خلال 30 سال گذشته، مردم از جان خويش براي تحقق آنها در مقاطع مختلف هزينه كردهاند، مطالباتي آشكار هستند، مانند ديانتورزي، ولايتمداري ، مردمگرايي، عدالتخواهي، صداقت و اخلاص و امانتداري در بيتالمال، دشمنستيزي، آخرتطلبي و معنويتجويي.
وي گفت: البته در كنار اين مطالبات اصلي همواره مطالبات كاذبي به نام «مردم» در برخي گروهها و رسانهها بازتاب مييابد كه اين بازتاب همان تابناك انديشههاي بيگانه است، مانند تحزبگرايي به جاي ولايتمداري، مليگرايي به جاي امتگرايي، دموكراسيخواهي به جاي اسلامخواهي كه همان مردمسالاري ديني است.
دولت با عملكرد مردمي و عدالتخواهانه دستهاي آلوده و قدرتپرستان را به صفآرايي در مقابل خود كشانده است
اين فعال سياسي افزود : در عملكرد دولت نهم در وراي تبليغات زهرآگين و سهمگين رسانههاي رنگارنگ عليه اين دولت، تلاش براي تحقق مطالبات اصلي مردم متجلي است و دولت نهم بدون آن كه خود بخواهد با عملكرد مردمي و عدالتخواهانه و آرمانگرايانه خويش، اشخاص قدرتپرست ، دستهاي آلوده و گروههاي مردمگريز را در مقابل خود به صفآرايي كشانده است؛ به طوري كه فضاي «جنگ احزاب» فعلي عليه شخص رييسجمهور، جز با اين تحليل توجيه ديگري نمييابد.
رامين در پايان گفت: اگر گروههاي مدعي اصولگرايي با ذكاوت و درايت، دولت احمدينژاد را براي پيشرفت بيشتر كشور و اجراي عدالت فراگير صادقانه ياري رسانند، چشمانداز آينده مملكت اسلامي ما گامي بلند براي زمينهسازي ظهور دولت جهاني آخرين معصوم خداوند خواهد بود.
گفتوگو از خبرنگار ايسنا: اكرم احقاقي